تصور رایج از سیاهچاله یک شی نجومی است که تمام مواد و پرتوهای اطراف خود را میبلعد.اما تعریف فیزیکی آن وجود یک نقطه بسیار کوچک و در عین حال سنگین و چگال با انرژی نامحدود است که قوانین فیزیک در آن بهم میخورد.اما بر اساس یک مقاله منتشر شده در ژورنال اخترشناسی طبیعت ارائه چنین تعریفی را کامل ندانسته و ایرادات این تعریف را بدین صورت بیان ساخته: ماهیت سیاهچاله ها موضوع پژوهش زیرشاخه های فیزیک مانند فیزیک لیزر، فیزیک کوانتوم و البته فیزیک کیهان است که هر کدام از این عرصه ها با رویکرد مخصوص خود به مفهوم نظری سیاهچالهها میپردازند. پدیدهای مانند سیاهچالهها متعلق به حوزه ای است که مشاهده و آزمایش روی آن به دور از دسترس است. بنابراین فرضیه وجود سیاهچالهها شامل برخی گمانه زنی هاست که حتی برای رشته فیزیک نظری غیرمعمول است. اما سختی کار در این است که چه چیزی رویکرد فیزیکی ماهیت سیاهچالهها را از نظر فلسفی اینقدر جالب توجه ساخته است. جنبه فیزیکی سیاهچالهها خود ارتباط عمیقی با سایر مباحث فلسفی همچون ملاحظات متافیزیکی، اصول شناسی و هستی شناسی دارد.
از نظر اخترشناس معروف اوی لوئب (Avi Loeb) سیاهچاله زندان نهایی است که به محض ورود به آن هرگز قادر نخواهید شد از آن خارج شوید. از طرفی دیگر دومنیکو گویلینی (Domenico Guilini) فیزیکدان نظری فرض سیاهچالهها به عنوان اشیائی در فضا که میوانند حرکت کرده و فضای اطراف خود را تحت تاثیر قرار دهند از لحاظ مفهومی مشکل برانگیز است.
درباره این سایت